صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1381/07/19
برگزار شده توسط: استان مازندران/ شهر بابل
موضوع
تقاضای صدور اجراییه بدون توجه به اعتراض واخواه در دین تضامنی
پرسش
خواهان با تقدیم دادخواستی به طرفیت خواندگان چهل میلیون ریال وجه نقد را از باب ضمانت تضامنی مطالبه نموده است. نسبت به یکی از خواندگان با توجه به متواری بودن، دعوت از طریق نشر آگهی جهت حضور در جلسه دادگاه به عمل آمده و نسبت به خوانده دیگر با ارسال احضار به محل اقامت دعوت به عمل آمده است. در جلسه دادگاه خواندهای که از طریق نشر آگهی دعوت به حضور شده حاضر نگشته و خوانده دیگر که حضور پیدا کرده اقرار به مدیونیت خویش به شکل تضامنی کرده است. دادگاه با انشای رأی خواندگان را به پرداخت وجه مورد خواسته خواهان به صورت حضوری و قطعی محکوم کرده است (با توجه به اقرار او) و نسبت به دیگر خوانده رأی را غیابی و قابل واخواهی و تجدیدنظرخواهی دانسته است. رأی صادره از ناحیه خوانده غیابی مورد واخواهی واقع شده ولی محکومٌله پرونده با استناد به اینکه مفاد رأی تضامنی بوده و خواسته بنده از طریق تأمین اموال محکومٌعلیه حضوری و قابل وصول میباشد درخواست صدور اجراییه و عدم توجه دعوا به اعتراض واخواه را نموده است، با توجه به مراتب فوق دادگاه در اینگونه موارد مواجه با چه تکلیفی خواهد بود؟
نظر هیئت عالی
نشست قضایی (5): نظر به اینکه حکم محکومیت تضامنی صادر شده نسبت به یکی از محکومٌعلیهما به اعتبار اقرار او در محکمه قطعی و لازمالاجرا است و در خواست واخواهی محکومٌعلیه دیگر، خللی به حکم قطعی صادر شده وارد نمیکند، در صورتیکه محکومٌله درخواست صدور اجراییه نماید، ضرورتاً باید حکم به مرحله اجرا گذاشته شود، چون خواهان صریحاً دعوای خود را نسبت به محکومٌعلیه دیگر (غایب) مسترد نداشته، به درخواست واخواهی محکومٌعلیه واخواه، نیز بر طبق موازین قانونی باید رسیدگی شود.
نظر اتفاقی
سوال مطروحه ظاهراً ناظر به موردی است که شخص به استناد یک فقره چک به مبلغ چهل میلیون ریال به منظور مطالبه وجه آن دادخواستی به طرفیت صادرکننده و ظهرنویس و یا ضامن تقدیم داشته و دادگاه در رسیدگی نظر به اینکه احد از خواندگان در جلسه دادرسی حاضر شده و به مدیونیت خویش اقرار کرده است و خوانده دیگر با وصف ابلاغ از طریق نشر آگهی حضور نیافته و لایحهای نیز ارسال نداشته است با توجه به مستند ابرازی و احراز مدیونیت خواندگان با عنایت به مفاد ماده 249 قانون تجارت به مسئولیت متعهدین اینگونه اسناد را از نوع تضامن دانسته است و در اعمال ماده 304 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم بر محکومیت خواندگان صادر و رأی صادره را در خصوص خوانده حاضر حضوری و قطعی تلقی و در خصوص دیگر خوانده دعوا به لحاظ عدم حضور نامبرده و عدم ارسال لایحه از ناحیه وی ونیز عدم ابلاغ واقعی وقت دادرسی به او غیابی محسوب و قابل اعتراض ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ در دادگاه صادرکننده رأی و سپس ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر مرکز استان دانسته است. پس از صدور رأی، محکومٌعلیه غیابی در مدت مقرر قانونی با تقدیم دادخواست اقدام به واخواهی نموده و خواهان نیز همزمان تقاضای صدور اجراییه میکند. با توجه به مقررات قانون آیین دادرسی مدنی و مفاد مفاد 249 قانون تجارت چنین به نظر میرسد از آنجایی که مسئولیت خواندگان در برابر خواهان از نوع تضامن است و در چنین مسئولیتی محکومٌله یعنی دارنده حق دارد برای کل طلب خود به هر یک از متعهدین اینگونه اسناد تجاری مستقلاً و منفرداً مراجعه نماید و حکم صادره نیز در خصوص احد از خواندگان حضوری و قطعی بوده و قانوناً قابل اجرا است با عنایت به ماده یک قانون اجرای احکام مدنی دادگاه تکلیف به صدور اجراییه به طرفیت شخص اخیر داشته اما از آنجا که در خصوص دیگر خوانده حکم صادره غیابی است دادگاه در صورت صدور قرار قبولی دادخواست واخواهی مستنبط از قسمت اخیر تبصره یک ماده 306 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی که مقرر میدارد «... قرار قبول دادخواست مانع اجرای حکم خواهد بود» به هیچ وجه مجاز به صدور اجراییه به طرفیت محکومٌعلیه غیابی نخواهد بود مگر پس از قطعیت حکم محکومیت واخواه پس از رسیدگی آن هم در صورتیکه محکومٌله نتوانسته باشد از اموال محکومٌعلیه حضوری کل طلب خود را استیفا نماید و صدور اجراییه به طرفیت محکومٌعلیه حضوری به هیچ وجه مستلزم عدم رسیدگی به واخواهی واخواه نخواهد بود.