صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1390/06/07
برگزار شده توسط: استان خراسان جنوبی/ شهر طبس
موضوع
بررسی تعارض بین مواد 278 و 272 آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و ماده 1331 قانون مدنی راجع به سوگند و دعوی علیه میت
پرسش
آیا بین ماده 1333 قانون مدنی و مواد 278 و 272 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی راجع به سوگند در دعوی بر میّت تعارضی وجود دارد؟
نظر هیئت عالی
نشست قضایی (1) مدنی: به نظر نمیرسد بین مواد 278 و 272 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و ماده 1331 قانون مدنی راجع به سوگند و دعوا علیه میت، تعارضی وجود داشته باشد؛ زیرا ماده 1333 قانون مدنی ناظر به مواردی است که اصل حق و ادعای مطروحه علیه میت ثابت ولیکن بقای آن در نظر حاکم ثابت نیست که در این صورت حاکم میتواند از مدعی بخواهد بر بقای دین میت قسم یاد کند (سوگند استظهاری). ولیکن ماده 278 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مربوط به مواردی است که اساساً اصل حق، محل تردید بوده و ثابت نباشد و مدعی با اقامه بینه به اثبات آن میپردازد.
نظر اتفاقی
قانونگذار در ماده 1333 قانون مدنی مقررداشته است که: «...حاکم میتواند از مدعی بخواهد که بر بقای حق خود قسم یاد کند...» و کلمه (می-تواند) مذکور در ماده اختیاری است. اما نظر به اینکه هر دو ماده (1333 ق.م. و ماده 278 ق.آ.د.م.) مبتنی بر مقررات و مبانی فقهی و عقلی است، بنابراین، با عنایت به مقررات 272 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و موخرالتصویب بودن آن و صراحت ماده اخیر با این عبارت: «در دعوی بر میت پس از اقامه بینه، سوگند خواهان لازم است و...» رفع هرگونه شبهه شده و تعیین تکلیف شده است. اما بنای فقهی و عقلی آن: در این نوع دعوا، اقامه بینه صرفاً اشتغال ذمّه میت را ثابت میکند ولی با توجه به اینکه مدعیعلیه فعلاً حیات نداشته و فرصت دفاع نسبت به بقای موضوع ادعا را ندارد، شارع مقدس سوگند خواهان را بر بقای آن جهت احراز (بقای اشتغال ذمّه میت) به نظر حاکم ضروری دانسته است. بنابراین، میتوان گفت با توجه به مبنای هر دو ماده تعارض بین این دو وجود ندارد.