صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1384/04/30
برگزار شده توسط: استان مازندران/ شهر بابل
موضوع
اعتراض به گواهی عدم امکان سازش غیابی
پرسش
دادخواستی از جانب وکیل زوجه در سال 1381 به دادگاه تقدیم و در آن تقاضای طلاق از زوج را به لحاظ مجهولالمکان بودن وی اعلام داشت. دادگاه پس از سیر مراحل قانونی از قبیل نشر آگهی و تعیین داور و حتی تحقیقات محلی مبنی بر متواری بودن خوانده، در نهایت گواهی عدم امکان سازش را صادر و حق واخواهی و اعتراض را برای محکومٌعلیه تعیین و پس از نشر آگهی دوم و قطعیت دادنامه در سال 1382 به مرحله اجرا درآمد و صیغه طلاق اجرا شد. اکنون یعنی در تاریخ 24/10/83 محکومٌعلیه پرونده دادخواست واخواهی به دادگاه تقدیم کرده است مبنی بر اینکه من از ماجرا هیچ اطلاعی نداشتم. با توجه به اینکه محکومٌعلیه مقیم کشور سوئد و در آنجا زندگی میکرد سوال این است. آیا دادخواست واخواهی پس از گذشت حدود دو سال آن هم با قطعیت دادنامه قابل استماع است و اگر قابل استماع باشد با توجه به موضوع اشاره شده و با عنایت به اینکه احتمالاً خانم ازدواج کرده، اعاده وضع سابق چگونه است؟
نظر هیئت عالی
نظر به اینکه محکومٌعلیه غایب حق دارد از حکم غیابی واخواهی کند و مطابق ماده 306 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 مهلت واخواهی برای اشخاصی که مقیم خارج از کشورند دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود، چنانچه اعتراض به حکم غیابی خارج از مهلت مقرر به عمل آمده باشد، محکومٌعلیه غایب باید ثابت کند که عدم اقدام به واخواهی در فرجه مقرر به دلیل عذرموجه بوده است. اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص داد قرار قبولی دادخواست واخواهی را صادر و اگر حکم اجرا نشده باشد، اجرای حکم متوقف میشود و دادگاه به واخواهی زوج رسیدگی میکند. در فرض سوال هر چند زوج زندگی مشترک را ترک کرده و واخواهی وی بعد از دو سال و اقامت در کشور خارج ظاهر در ترک زندگی خانوادگی داشته که در واقع ایجاد حالت تعلیق برای زوجه کرده و دادگاه نیز با احراز عسر و حرج زوجه، زوج را اجبار به طلاق کرده است، معالوصف در صورتیکه اعتراض زوج به حکم غیابی به نظر دادگاه وارد باشد و حکم غیابی ملغیالاثر اعلام شود، زوج باید تقاضای بطلان ازدواج دوم را اقامه و مطرح کند.
نظر اکثریت
احکام غیابی که به صورت واقعی ابلاغ نشده باشند. قطعی نبوده و قابل واخواهی است و داشتن عذر موجه مشمول این وضعیت نمیشود بلکه اگر حکم غیابی به صورت واقعی ابلاغ شده در صورتی خارج از نوبت قابل واخواهی است که عذر موجه داشته باشند. در فرض سوال، رأی قابل واخواهی بوده و برای ابطال حکم طلاق باید دادخواست ابطال ازدواج دوم داده شود که در صورت حکم به بطلان نکاح دوم، حکم ازدواج باطل بوده ولی در صورت داشتن فرزند که مشروع است بین طرفین حرمت ابدی نیز ایجاد نمیشود.
نظر اقلیت
زوج ابتدا باید عذرموجه خود را ارائه و در صورت پذیرش عذرموجه دادخواست واخواهی میدهد. دادگاه مورد را بررسی میکند و حسب مورد حکم صادر میکند که به هر حال رأی در دادگاه تجدیدنظر قابل تجدیدنظرخواهی است. اگر حکم غیابی طلاق پس از واخواهی نقض شود و در دادگاه تجدیدنظر نیز تأیید شد و دادخواست ابطال ازدواج دوم نیز صادر و تأیید شود ازدواج دوم باطل اما فرزند حلالزاده است.