ورود به عنف به ملک غیر برای ارتکاب عمل منافی عفت

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/08/23
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: ورود به عنف به ملک غیر،مقدمه ارتکاب بزه منافی عفت بوده و بزه مستقل محسوب نمی شود.

رای خلاصه جریان پرونده

حسب محتویات آقای ع. ب. با پلیس تماس گرفته و اظهار داشته که شخصی تقریبا 55 ساله در حدود ساعت 16 مورخ 1393/08/04 به عنف وارد منزل مادرش شده و قصد تجاوز داشته که با ورود او به منزل متواری شده است که پلیس در محل حاضر شده و مراتب را صورت‌جلسه کرده است. به دنبال آن ف. پ. 47 ساله دستگیر شده و به او ورود به عنف به منزل شاکی و تجاوز تفهیم شده و وی گفته است اتهام را قبول دارد. ولی قبل از اینکه کاری انجام دهد پسر خانم م. رسیده آقای ع. ب. در نزد مامورین انتظامی گفته که مادربزرگش به نام م. ب. معلولیت دارد و متهم از این موقعیت استفاده کرده و... ایشان متهم را از عمل تجاوز بازداشته است. م. ب. نیز گفته ساعت 3 بعدازظهر به منزل مادربزرگم وارد شدم و رفتم به اتاقش دیدم ف. پ. لباس‌های او را درآورده و لباس‌های خود را هم درآورده و... تا من را دید لباس خود را پوشید و قصد فرار داشت و به قفسه سینه من زد تا فرار کند نتوانست و او را گرفتم و با عمو و پدرش تماس گرفتم... همسایه‌ها هم آمدند و دیدند. متهم با هویت ف. پ. متولد 1342 در نزد بازپرس در مورخ ‌ 1393/08/05 در مقابل تفهیم اتهام جواب داده است اتهام ورود به عنف را قبول دارم درب باز بود اشتباه کردم وارد شدم شلوار آن زن را درآوردم و شلوار خودم را هم درآوردم ولی کاری انجام ندادم چون بچه‌هایش رسیدند. پزشکی قانونی از خانم م. ب. معاینه به عمل آورده و آثار کبودی و خونمردگی در ناحیه ساعت 6 دهانه مهبل را تایید کرده است. پزشکی قانونی متهم را نیز معاینه کرده و برابر ص 16 اعلام داشته که در حال حاضر جنون و اختلال حواس ندارد و سوابقی نیز دال بر جنون ارائه نگردیده و مبتلا به درجاتی از عقب‌ماندگی ذهنی متصل به زمان صغر دارد و مسئول اعمال خود هست. ع.ب. که فرزند خانم م. ب. است گفته مادرم حدود 10 سال است فلج شده... تا من رسیدم دیدم درب خانه شلوغ است و برادرزاده‌ام م. فردی را گرفته که به عنف وارد خانه شده و قصد تجاوز داشته است. آقای م. ب. 22 ساله نیز در نزد بازپرس گفته است خانه ما کنار خانه مادر بزرگ است یک دفعه صدای مادربزرگ را شنیدم و سریع رفتم و دیدم ف. پ. شلوار خود و مادربزرگ را درآورده و در حال زنا بود و مادربزرگ چون فلج است گریه می‌کرد. من سریع آقای پ. را جدا کردم و بیرون آوردم. بازپرس پس از تحقیقات در خصوص اتهام ورود به عنف قرار مجرمیت صادر کرده و راجع به زنای به عنف به صلاحیت رسیدگی مستقیم دادگاه کیفری استان اعلام نظر نموده و به دنبال موافقت با قرار مذکور با صدور کیفرخواست پرونده به دادگاه کیفری استان الف. ارسال و به شعبه --- تجدیدنظر (کیفری استان) ارجاع شده است به موجب دادنامه شماره --- - 1390/12/07 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی خ. حکم حجر آقای ف. پ. صادر شده است. دادگاه وفق موازین در مورخ 1393/10/10 با حضور اعضاء و نماینده دادستان و شاکی و متشاکی تشکیل جلسه داده و پس از استماع اظهارات نماینده دادستان و شاکی خطاب به متهم نموده و ارتکاب ورود به عنف و تجاوز به عنف را به متهم تفهیم نموده و ایشان جواب داده قبول داریم و زن و دو تا بچه دارم، اشتباه کردم کاری که نباید بکنم کردم. من لخت نکردم.... معذرت می‌خواهم. من را شیطان گول زد. دادگاه پس از رسیدگی ختم جلسه را اعلام و به شرح دادنامه شماره --- 1393/10/17 مبادرت به صدور رای نموده که به قرار ذیل است: در خصوص اتهام آقای ف. پ. دایر بر ورود به عنف به منزل شاکیه (خانم م.ب.) دادگاه با توجه به شکایت بی‌شائبه شاکیه شهادت شهود که از فرزندان وی می‌باشد و... با التفات به نظریه پزشکی قانونی و اقاریر وی در مراحل مختلف تحقیق و دادرسی و سایر قرائن و محتویات پرونده جرائم ورود به عنف و رابطه نامشروع عنفی غیر از زنا و عمل منافی عفت را نسبت به متهم موصوف محرز و مسلم دانسته و مستندا به ماده 637 قانون مجازات اسلامی و ماده 694 از قانون تعزیرات وی را به تحمل نود و نه ضربه شلاق تعزیری بابت رابطه نامشروع عنفی و تحمل یک سال حبس بابت ورود به عنف محکوم می‌نماید و تجاوز به عنف را... محرز ندانسته... رای بر برائت وی صادر می‌نمایند... » پس از ابلاغ رای متهم در مهلت مقرر به رای صادره اعتراض کرده و منکر بزه ارتکابی شده و گفته محجور است و صرفا‌ در منزل شاکیه حضور داشته است و نقض دادنامه صادره را تقاضا کرده که متن اعتراض به هنگام مشاوره قرائت خواهد شد. متعاقب اعتراض به عمل آمده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به شعبه --- دیوان عالی کشور جهت رسیدگی ارجاع شده است. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای محمدصادق مهدوی راد (عضو ممیز) و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای کامران محمدحسینی (دادیار دیوان عالی کشور) اجمالا مبنی بر « با توجه به گزارش عضو محترم ممیز و اقاریر متهم و عدم اعتراض موجه تقاضای صدور حکم دارم » در خصوص دادنامه شماره --- - 930 - 1393/10/17 فرجام‌خواسته مشاوره نموده، چنین رای می‌دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده و جریان رسیدگی، اولا بر دادنامه معترض‌عنه در قسمتی که به محکومیت متهم به نام ف. پ. از حیث ارتکاب عمل منافی عفت دون زنا اعلام نظر شده از نظر رعایت اصول و قواعد دادرسی و تعیین کیفر و تطبیق جرم با قانون اشکالی وارد نیست و حکم فرجام‌خواسته بنا به جهات و دلائلی که در متن آن ذکر شد مغایرتی با قانون ندارد، فلذا با رد اعتراضات عنوان شده دادنامه مزبور منحصرا در این خصوص ابرام می‌شود. ثانیا آن قسمت از رای صادره که متضمن محکومیت شخص یاد شده از جهت ورود بعنف به منزل محل اقامت شاکیه خصوصی بوده ایراد و اشکال موثر وارد است؛ چه، در شرایطی عمل مزبور مقدمه ارتکاب بزه منافی عفت بوده و انجام آن ملازمه با فعل ارتکابی دیگر داشته است به نظر اقدام به عمل مذکور جرم جداگانه‌ای محسوب شده و قابل تعیین کیفر تحت عنوان جزایی فوق نبوده است، بنا به مراتب ضمن مخدوش دانستن حکم محکومیت صادره و قبول اعتراضات متهم، این قسمت از دادنامه فرجام‌خواسته با اختیارات حاصل از مقررات شق 2 بند ب ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری نقض بلاارجاع شده و تصریحا اضافه می‌نماید مجازات قابل اجراء درباره شخص یاد شده فقط کیفر مورد حکم از حیث ارتکاب عمل منافی عفت خواهد بود.

رییس و مستشار شعبه --- دیوان‌ عالی‌ کشور

سیداحمد حسینیان - محمدصادق مهدوی‌راد

منبع
برچسب‌ها