زمان تحقق بزه آدم ربایی

تاریخ دادنامه قطعی: 1395/02/26
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: بزه آدم ربایی از زمان عدم رضایت فرد مبنی بر انتقال به مکان مد نظر رباینده محقق می‌شود.

رای دادگاه بدوی

در خصوص شکایت خانم ف. م. علیه آقای س. س.م. دایر بر آدم ربایی با آزار و اذیت به قصد تجاوز به عنف بدین شرح که دانشجو است جهت رفتن به دانشگاه ایستاده بود که متهم با خودروی خود در جلوی وی می ایستد و می گوید دانشگاه میروی بیا برسانم من هم دانشجو هستم ترم اولم است بعد از تعارف و با عنایت به اینکه همان روز محل دانشگاه از کمربندی به ورجین منتقل شده بود وی آدرس کامل آنجا را نمی دانست، سوار می‌شود ولی بعد از مدتی پی می برد که متهم از مسیری به غیر از آدرسی که به وی داده اند می رود، اعتراض می‌نماید که وی را پیاده کند ولی متهم قفل دربها را می بندد و مسیر خلاف را به طرف رودخانه جاجرود در پیش می‌گیرد و به جیغ و دادهای وی توجه نمی کند می رود و در قسمت عمیق رودخانه خودرو را نگه میدارد، چاقو زیر گلو می گذارد و می گوید لباسهایت را درآور شاکی داد و فریاد می زند، بوق ماشین را می زند ولی کسی به کمکش نمی رود، متهم نیز با زور قصد باز کردن دکمه های مانتو وی را داشت.شاکیه سعی و تلاش و امداد گرفتن از ائمه اطهار می‌تواند با انگشت پای خود درب ماشین را باز کند و با چند مشت به صورت متهم از دست وی رها و در رودخانه می افتد و به طرف شهر فرار می‌نماید و به همکلاسی خود زنگ می زند تا به کمک وی بروند، همکلاسیهای وی به محض اطلاع و تماس تلفنی شاکیه با خودرو به طرف آدرس داده شده می روند و شاکیه رابا حالت پریشان، خیس و زخمی پیدا می کنند و وی را به کلانتری... می برند در آنجا اعلام شکایت می‌نماید و اظهار می‌نماید متهم را نمی شناسد ولی مشخصات خودروی متهم را می دهد کلانتری اقدامات به تحقیقاز شاکیمی‌نماید ولی هیچ اقدامی با توجه به مشهود بودن جرم و داشتن جنبه عمومی جرم صورت نمی گیرد که در نهایت بعد از مدتی شاکیه خودروی مذکور و متهم را در سطح شهر --‌- می بیند، شماره خودرو را بر می‌دارد و به کلانتری ارائه می دهد.کلانتری با توجه به اینکه جرم از مشهود بودن درآمده بود و چندین روز از جریان سپری شده بود، خود راسا به استعلام مالک خودرو اقدام و مالک خودرو را شناسایی و خودرو را توقیف می‌نماید و از وی تحقیق می‌شود وی قبول می کند که خانم مذکور را سوار نموده است، باز بدون اعلام و اخذ دستور قضایی متهم را آزاد می‌نماید. خانم تا آن لحظه که موضوع را به خانواده اش اطلاع نداده بود به کلانتری اعلام می‌نماید باید خانواده اش را در جریان بگذارد بعد در صورت صلاحدید اقدام به شکایت کند، بعد از مشورت با خانواده اش با حضور پدرش اقدام به شکایت می‌نماید، تحقیقات شروع، از متهم و شهود تحقیق می‌شود و متهم دفاع می‌نماید ؛ قبول دارد خانم را سوار کرده است، اولین بار نبوده، با خانم دوست بوده و آدم ربائی نکرده است. آن روز نیز وی را سوار کرد به دانشگاه ببرد، در راه خانم به وی گفت حالش خوب نیست و به وی گفت در سطح شهر بگردیم، بعد از نیم ساعت گشتن به وی گفت ازدواج کنیم ولی متهم جواب داد: من زن و فرزند دارم، برای همین خانم عصبانی شد و در را کوبید و رفت دادگاه نظر به: 1 - ناموسی بودن موضوع، که خانم اگر با متهم دوست بود، دیگر نیازی نبود به کلانتری مراجعه و اعلام نماید 2 - بر حسب اظهارات خود متهم و خود شاکیه وی خانم محجبه و متدین است. 3 - تعارض شدید در اظهارات متهم که یکبار گفته شاکیه به وی پیشنهاد ازدواج داد وی گفت چون زن و بچه دارد نمی تواند با وی ازدواج کند برای همین پیاده شده با عصبانیت درب را کوبید. یکبار گفت چون خانم محجبه و متدین بود و وی زنش را طلاق داده بود و بچه داشت، قصد ازدواج با وی را داشت. یکبار گفت چهار بار سوارش کردم. یکبار گفت حدودا سه هفته با وی رابطه داشته و هر هفته دو یا سه مرتبه با وی بود. یکبار گفت خانم را برای ثوابش سوار کردم و تعارضات شدید دیگر در اظهارات متهم. 4 - متهم در اظهارت خود گفته که چند بار (چهار بار) شاکیه را سوار نموده بود از همین مکان و به دانشگاه برده بود در حالی که طبق اظهارات شاکیه و اظهارات شهود وی آن روزی که متهم شاکیه را سوار ماشین نموده بود، اولین روزی بود که مکان دانشگاه از اول کمربندی به خیابان ورجین منتقل شده بود و طبق اظهارات همکلاسیهای شاکیه، آن روز طی تماس تلفنی با یکی از آنها آدرس دانشگاه و محل جدید دانشگاه را گرفته بود بنابراین اظهارات متهم که چند بار شاکیه را سوار نموده به دانشگاه رسانده بود، کذب است. 5 - طبق اظهارات همکلاسیها و شهود شاکی و حتی مامورین کلانتری شاکیه قدرت راه رفتن را نداشت پآیین شلوار و چادرش خیس بود، تا حدود چندین دقیقه قادر به پاسخگویی و حرف زدن نبود و شدیدا گریه می کرد، فردی که با رضایت خود سوار ماشین کسی شده باشد و رفته باشد چنین حالتی در وی ایجاد نمی شود. بر حسب اظهارات چهار نفر از همکلاسیهای شاکیه در صورت وی کبودی و تورم و زخم گوشه لب دیده بودند، دو نفر از همکلاسیهای وی که جهت کمک رفته بودند از موضوع مطلع شده بودند، ولی دو نفر دیگر از همکلاسیهای وی که علت را پرسیده بودند، جهت آبروداری به آنها گفته بود کیفش را زدند و وی کیفش را گرفته بود که نبرند با صورت به زمین خورده است. بنابراین آثار زور و اکراه و اجبار در شاکیه وجود داشت، حکایت از این دارد که بدون رضایت وی اقدام به بردن وی نموده است. 6 - بر فرض اینکه دفاعیات متهم مبنی بر دوستی با شاکیه را قبول کنیم، دوستی وی در حد سوار شدن به خودروی وی بود، نه اینکه بدون رضایت وی را به مکانی ببرد و قصد تجاوز به وی بکند. از لحظه ای که رضایت چنین فردی مبنی بر عدم رفتن به جایی باشد و کسی به زور بخواهد وی را به جایی ببرد، آدم ربائی محقق می‌شود. نظر به مراتب مذکور اتهام متهم مبنی بر آدم ربایی با زور و اجبار و آزار و اذیت با استفاده از خودرو و با آسیب شدید روانی و حیثیتی و جسمی محرز است، علی هذا دادگاه مستنداَ به ماده 621 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 ، متهم را به تحمل پانزده سال حبس محکوم می‌نماید. رای صادر شده حضوری ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان است.

رئیس شعبه --- جزایی دادگاه بخش -رضا معصوم زاده

رای دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظر خواهی آقای س. س.م. با وکالت آقای م. الف. نسبت به دادنامه شماره --- مورخ 93/10/23 صادره از شعبه --- دادگاه عمومی بخش لواسانات که متضمن محکومیت وی به تحمل 15 سال حبس به اتهام آدم ربائی می‌باشد با توجه به مجموع محتویات پرونده دادنامه مذکور وفق موازین و مقررات قانونی صادر وتجدیدنظر خواهی واصله با هیجیک از شقوق ماده 240 قانون آدک انطباق ندارد. علیهذا دادگاه آن را مردود اعلام و دادنامه تجدیدنظر خواسته را مستندا به ماده 257 همان قانون تایید و استوار می‌نماید رای صادره حضوری و قطعی است.

شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار و مستشار

محمد تقی سلیمی - سید علی اصغر کمالی

منبع
برچسب‌ها