تبادل پیامک بین زن و مرد نامحرم

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/01/31
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: صرف تبادل پیامک بین زن و مرد نامحرم، مصداق بزه رابطه نامشروع نیست.

رای خلاصه جریان پرونده

شماره پرونده: --- شماره دادنامه: --- تاریخ: 1394/01/31 آقای م.ن. شکایتی علیه فرد ناشناسی تحت عنوان تخریب- تهدید و فحاشی به صورت تلفنی با شماره (...) به دادگاه بخش الف. تقدیم نموده است. رئیس دادگاه ابتدا شکایت را به جهت تحقیق و غیره به پاسگاه انتظامی ارجاع داده و شاکی فوق الذکر در پاسگاه انتظامی شکایتش را اینگونه توضیح می دهد: به اینکه در تاریخ 1391/11/13 ساعت 10 : 30 شب بود که فردی به گوشی من پیامک زد که بیرون برو و ماشین خود را نگاه کن. سریع بیرون رفته و دیدم چهار لاستیک ماشین با چاقو پاره شده و آینه سمت راننده نیز خرد شده است. چند دقیقه بعد مجددا پیام داد که فردا شب کارگاه و خودت را نیز به آتش می کشم. به او زنگ زدم در شبکه نبود جوابی نداد [با] آقای ر.ح. و ف.ح. که شوهر عمه و پسر عمه ام هستند بیرون رفتم و به پاسگاه زنگ زدیم که صورتجلسه تنظیم گردید. بعد از آن چند اس ام اس دیگر نیز ارسال و به شدت مرا تهدید کرد که باید الف. را ترک کنی، خیلی تحملت کردم و مرا تهدید به آتش زدن و تخریب دیگر اموال کرد. آقای ف.ح. به عنوان گواه در مرجع انتظامی چنین شهادت می دهد که در مورخه 1391/11/13 ساعت 10 : 30 شب بود که فرد ناشناسی به گوشی ن. پیامک زد که ماشین را نگاه کن که به اتفاق بیرون رفتیم و متوجه شدیم چهار لاستیک ماشین نامبرده را به وسیله چاقو پاره کرده و آیینه سمت راننده را شکسته که بلافاصله به پاسگاه اطلاع داده است و صورت جلسه تنظیم شد. بعد از رفتن پاسگاه که ما به داخل منزل رفتیم پیامک تهدید و تخریب اموال که امشب ماشین را خراب کردم فردا شب خودت و کارگاهت را به آتش می کشم، نیروی انتظامی اقداماتی را انجام داده است و مشخص می‌شود که شماره های مذکور متعلق به خانم ب.پ. همسر م.ب. (...) پسر خاله شاکی و شماره دوم به نام ح.ح. که به یگان دلالت و ابتدا در اظهارات شفاهی عنوان نمود که سیم کارت مذکور در منزل می‌باشد. با توجه به ابلاغ مبنی بر اینکه سیم کارت را تحویل نماید اظهار داشت سیم کارت را گم کرده ام. شکسته ام و در پایان اظهار داشت سیم کارت متعلق به من نیست. علیهذا پرونده به همراه نامبرده و پرینت مکالمات مشتمل بر 81 برگ جهت کسب تکلیف به حضور اعزام و ارسال می‌گردد. رئیس دادگاه دستور می دهد متهم ح.ح. فعلا بلاقید آزاد و خانم ب.پ. احضار و پرونده در معیت طرفین به نظر می‌رسد - ح.ح. در دادگاه چنین اظهار می دارد- بله با خانم ب.پ. رابطه داشتم و چندین و چند بار نزدیکی کردیم و همدیگر را دوست داشتیم... س: اتهام رابطه نامشروع زنای (غیر محصنه) به شما تفهیم می‌گردد برای بار دوم چه می گوئی؟ ج: قبول دارم با وی مرتکب زنا شدم و دخول صورت گرفته است و چون مزاحم بود من هم رفتم با وی تسویه حساب کنم. س: کلیه اتهامات فوق از جمله ارتکاب زنای غیر محصنه و تهدید و تخریب به شما تفهیم می‌گردد. آخرین دفاعت را چه می گوئید؟ ج- بله قبول دارم اشتباه کردم تقاضای عفو و بخشش دارم و ازخداوند متعال می خواهم که کاری کند زودتر به همدیگر برسیم. توضیح اینکه سیم کارت زرد رنگ که شکسته شده است متعلق به من و همان خط... می‌باشد که به نام یک خانم بود و من آن را خریدم و سیم کارت آبی رنگ شکسته شده، متعلق به من است به شماره...که از خودم می‌باشد و به محض انجام تخریب و تهدید هر دو سیم کارت را خودم شکسته ام. ب.ی. در دادگاه پس از تفهیم اتهام چنین می گوید: حسب محتویات پرونده و گزارش مرجع انتظامی اتهام شما دائر بر ارتکاب زنا و معاونت در تخریب چه می گوئید؟ ج- بله قبول دارم حقیقت امر این است که چند بار با آقای ح.ح. مرتکب زنا شده ام. این اتفاق در منزل خودمان افتاده و هنگامی هم بود که همسرم در منزل نبود و به عنوان دفاع دوباره می گوید: بله قبول دارم اشتباه کرده بودم. ح. من را اغفال می کرد و هم رابطه من و همسرم خوب نبوده است و چون شیطان داخل جلدم شده بود فریبم داد. با ح. نزدیکی کردم اشتباه کردم غلط کردم، قسم می خورم اولین و آخرین بارم باشد. در تاریخ 1391/11/29 آقای م.ب. شکایتی علیه م.- ح. ن.- ح. و ب. - ط. به دادگاه بخش الف. تحت عنوان رابطه نامشروع- تهدید- هتک حرمت تقدیم نموده است. ظاهرا مادر ب.پ. به نام ط.الف. نامه ای به مدیر کل دادگستری استان ک. در تاریخ 1391/11/26 نوشته که شخصی به نام م.ن. مزاحمت تلفنی برای دخترم ایجاد نموده است. شخصی که نمی دانم که می‌باشد لاستیک های ماشین برادرش را پاره کرده و به دستور قاضی پیرینت شماره فوق را گرفته اند و شماره متعلق به خانمی ه. می‌باشد و صاحب شماره اعلام داشته شماره بنده مفقود گردیده و چندین پیامک به دختر بنده هم داده شده است با همین شماره. حالا شخصی به نام ح.ح. دستگیر شده و با شکنجه های شدید که حتی بینی نامبرده شکسته و تحت فشار آوردن دختر بنده که چند نفر در دادگاه شلاق می زدن نشان داده است گفته بدتر از این به سرت می آورم به دستور خودم آویزانت می کنم و به شوهرت می گویم سرت را ببرد. می گوید: نمی دانم قاضی چه نوشته بود. من هم از ترس و وحشت و به امید آزاد شدن به خاطر بچه شیرخوارم که زندان اذیتش می کردن و آزار می دادن انگشت زدم. از مدیر کل محترم تقاضای عاجزانه دارم این پرونده را از این شعبه گرفته و به هر شعبه ای که صلاح می دانید ارجاع دهید. قاضی در دفترش دستور داده شوهرش کتک کاری نموده دخترم را و از شما مدیر کل عاجزانه تقاضا دارم دخترم و آقای ح.ح. به پزشک قانونی معرفی نمائید که آثار شکنجه تشخیص نماید. در یک روستا اگر کسی رابطه نامشروع داشته باشد آن هم به مدت 2 سال آن هم یک دختر غریب میان اقوام شوهرش، نباید کسی متوجه شود. ذیل این نامه را ب.پ. نیز انگشت و امضا نموده رئیس کل در ذیل نامه می نویسد- ریاست محترم دادگاه عمومی شهرستان الف. موضوع را شخصا رسیدگی نمائید. خانم ب.ی. مشابه نامه فوق نامه ای به ریاست دادگاه شهرستان الف. نوشته که ضمیمه پرونده است. در تاریخ 1391/12/01 دادگاه با توجه به اینکه کشف بزه رابطه نامشروع، وارد تحقیق و متهمین ح.ح. و ب.پ. به بزه زنا اقرار می نمایند و نیز ح.ح. به تخریب عمدی و تهدید م.ن. مقرر می‌شود. لیکن با توجه به اینکه خانم ب.پ. شرایط احصان را دارند و مجازات بزه ایشان از جمله مجازات هایی است که رسیدگی به آن می‌بایست وفق تبصره یک ماده 2 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب، در دادگاه کیفری استان انجام شود و همچنین است رسیدگی به سایر جرائم مرتبط، لذا این دادگاه قرار عدم صلاحیت به صلاحیت و شایستگی دادگاه کیفری استان ک. صادر و اعلام می‌نماید. پس از آن پرونده را به دادگاه‌های کیفری استان ارسال که جهت رسیدگی به شعبه اول ارجاع گردیده است. این مرجع قضایی در تاریخ 1391/12/02 در وقت فوق العاده تشکیل جلسه داده و پرونده را تحت نظر قرار داده هر دو متهم ب.ی. و آقای ح.ح. حضور دارند. ح.ح. در این جلسه پس از تفهیم اتهام، تخریب را قبول می کند ولی تهدید را قبول نمی کند. ارتکاب زنا با خانم ی. را قبول ندارد و در جواب دادگاه که شما در محضر قاضی چندین مرتبه اقرار به زنا کرده اید چه می گوئید؟ می گوید: شب مرا بردند در دادگاه و با زور از من اقرار گرفتند. ارتباط تلفنی و پیامک را قبول دارد خانم ب.پ. پس از تفهیم اتهام، ارتکاب زنا را قبول ندارد و اظهارات در نزد قاضی را با اجبار قبول کرده ام و اینکه گفته ام دفعات زیادی با من زنا شده است قبول ندارم. ارتباط های پیامکی و تلفنی را قبول دارم. موضوع تخریب را که بعدا آقای ح. انجام داده قبول دارم. آقای م.ن. در رابطه با شکایتش در دادگاه توضیح می دهد که در شب 13 اسفند ساعت 10 : 30 شب بود که شماره تلفنی به من پیامک زد که بیرون برو و ماشین خود را نگاه کن. رفتم متوجه شدم چهار حلقه لاستیک ماشین و آیینه سمت راننده شکسته و پاره شده که به پاسگاه زنگ زدم وصورتجلسه انجام شد. متوجه شدم که خانم ب.پ. اعتراف کرد که فردی که لاستیک ها را تخریب کرده با او رابطه داشته و آن شخص ح.ح. بوده و با ایشان رابطه نامشروع داشته ام و به همین دلائل از آقای ح.ح. بابت تخریب و تهدید و فحاشی شاکی می باشم. از خانم ب. جهت تحریک آقای ح. برای تخریب نیز شاکی می باشم. م.ب. (شوهر خانم ب.) در دادگاه نیز از آقای ح.ح. و خانم ب. پس از توضیحاتی که می دهد شاکی می‌باشد و تقاضای رسیدگی دارد. در تاریخ 1392/11/15 در وقت مقرر دادگاه کیفری 1 استان تشکیل جلسه داده و پرونده مربوطه را تحت نظر قرار داده نماینده محترم دادستان حضور دارد. شاکیان آقای 1 - م.ن. 2 - آقای م.ب. حضور دارند. وکلای متهمین به همراه متهم آقای ح.ح. حضور دارند. متهمه خانم ب.ی. با وجود احضار در جلسه دادگاه حضور ندارد. اوراق ابلاغیه اعاده نگردیده است. نماینده محترم دادستان به شرح محتویات پرونده تقاضای مجازات متهمین را نمود. شاکی آقای م.ن. اظهار می دارد: بنده از آقای ح. به خاطر تهدید و فحاشی و تخریب لاستیک خودرو شکایت دارم، از آن روز آنجا زندگی نمی کنم جابجا شدم. شکایتم سر جایش است. س- خطاب به شاکی آقای م.ب. آیا بر شکایت باقی هستید؟ ج - بله من از خانمم ب.ی. به خاطر رابطه نامشروع با آقای ح. از هر دو نفر شکایت دارم تقاضای رسیدگی دارم. یک دختر 2/5 ساله دارم پیش مادرش زندگی می کند الان یک سال است که او را ندیدم. شبی که ن. می گوید تخریب کردم لاستیک همراه با ب. بودم دوست صمیمی بودیم. یک روز مرا انداختند داخل پاسگاه بعد مرا بردند دادسرا آقای م.ب. جلو قاضی زد بینی مرا شکست آقای... دست های مرا قپانی بسته بود سربازی مرا می زد من مجرد هستم. ارتکاب زنا را قبول ندارم نه سیم کارتی به نام من بوده نه چیزی دیگر فقط می گوید شما رابطه دارید رابطه ای حتی تلفنی نداشتیم رفت و آمد خانوادگی با آقای ب.ر. شوهرش داشتیم وکیل متهم فوق اتهام را از ناحیه موکلش رد کرده و اقاریر صورت گرفته در دادگاه بخشی از زبان موکل بیان نشده است. مدافعات بنده به شرح لایحه تقدیمی است و متهم آقای ح. به عنوان آخرین دفاع می گوید من اتهامات را قبول ندارم و دادگاه الف. آزار روحی و جسمی اتهامت را مکتوب نوشته و بدون اینکه برای من بخواند امضا کردم. بقیه دفاعیات خود را وکیلم انجام خواهد داد وکیل نامبرده اظهار می‌دارد در خصوص زنای غیر محصنه و تخریب به صورت کتبی و شفاهی دفاع لازم را کردم. در ضمن رسیدگی متهمه خانم ب.ی. وارد جلسه رسیدگی گردید. پس از تفهیم اتهام و تبصره ماده 129 قانون آ- د- ک به نامبرده اظهار داشت: مطالب مفصل، شرح جریان را بیان می کند و چنین می نویسد: بعد از چند روز من را مجدد به دادگاه آوردند و به اجبار از بنده بدون اینکه متن را بخوانم امضا گرفت. آقای قاضی حتی اجازه خواندن متن را هم به من نداد و شوهر بنده را در حضور آقای قاضی الف. در دفتر دادگاه من را تحقیر نمود سپس من را به زندان ب. منتقل نمودند. بنده اعتراض خود را داخل زندان ب. نوشتم که بنده بدون خواندن متن قاضی امضا نمودم. س- خطاب به متهمه ب. متهم هستی به زنای محصنه معاونت در تخریب به عنوان آخرین دفاع حرفی دارید بفرمائید. ج- قبول ندارم تهمت است. بنده آن امضاهای دادگاه الف. که اجبار بود و بنده متن را نخواندم و اجازه خواندن متن را هم به بنده ندادند آن پیامک های ارسالی در گوشی بنده آن سیم کارت همگانی بوده همسرم از آن سیم کارت استفاده نموده است. در پایان دادگاه پس از شور و مشورت با اعضاء و بررسی محتویات و بررسی پرونده ختم دادرسی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رای می‌نماید- در خصوص اتهامات متهمین 1 - ح.ح. 2 - خانم ب.ی. متهم هستند به ردیف 1 - تخریب آینه و لاستیک های خودرو و تهدید و توهین با شکایت آقای م.ن. و ردیف 2 - معاونت در تخریب خودروی شاکی مذکور همچنین ردیف 1 - متهم است به ارتکاب زنای غیر محصن و ردیف 2 - ارتکاب زنای محصنه با شکایت آقای م.ب. (همسر متهمه ردیف 2 ) در مورد تخریب با توجه به اقرار متهمین - بدین شرح که متهم ردیف اول در این دادگاه اقرار نموده چون خانم ی. به پدرش گفته بود که م.ن. به ایشان پیامک داده بود که می خواهند با هم ارتباط پیدا نمایند، ایشان به من گفته (متهمه از طریق تحریک وی معاونت نموده) من هم رفتم این کار را انجام دادم. در مورد تهدید و توهین نامبرده ردیف 1 اقرار نموده بعد از تخریب چند تایی sms دادم و او را یعنی م. را تهدید کردم و فحاشی هم کردم و متهم ردیف 2 - اذعان نموده است در آن شب هم وقتی م.ن. مزاحمم شد من سریع به ح. گفتم و ظاهرا او هم رفته و ماشین ن. را تخریب کرده است و با توجه به سایر قرائن و امارات موجود در پرونده بزهکاری متهم ردیف 1 در مورد تخریب و تهدید و توهین نسبت به شاکی و بزهکاری متهم ردیف 2 در مورد معاونت در تخریب محرز است. لذا به استناد مواد 677 و 669 و 608 و 726 قانون مجازات اسلامی تعزیرات مصوب 1375 و مواد 43 و 23 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 و مواد 10 و 19 و 27 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 با احتساب ایام بازداشت قبلی آنان، متهم ردیف 1 در مورد تخریب به شش ماه حبس تعزیری و ردیف 2 در مورد معاونت در تخریب با تخفیف مجازات به سه میلیون ریال جزای نقدی و در مورد تهدید متهم ردیف 1 به 74 ضربه شلاق تعزیری و در مورد توهین ردیف 1 به یک میلیون جزای نقدی به نفع دولت محکوم می گردند. در مورد اتهامات دیگر متهمین فوق الذکر ردیف 1 دائر بر زنای غیر محصن و ردیف 2 دائر بر زنای محصنه با توجه به دفاعیات موثر متهمین و وکلای آنان مبنی بر زور و اجبار جهت اخذ اقرار در مرجع بدوی در شهرستان الف. و مضروب و مجروح شدن متهم ردیف 1 - توسط شاکی م.ب. همسر متهمه (که منجر به صدور رای در دادگاه الف. گردیده است و پیوست پرونده می‌باشد) و انکار متهمین در این دادگاه، اتهامات آنان تحت عناوین مذکور ثابت و محرز نمی‌باشد و به لحاظ فقد ادله شرعی و قانونی رای بر برائت آنان صادر و اعلام می‌گردد. لیکن با عنایت به شکایت شاکی (همسر متهمه ردیف 2 ) از آنان و اخذ پرینت مکالمات و پیامک های فی ما بین و این که متهمه اذعان نموده شماره تلفن همراه با کد... که متهم ردیف 1 تماس های مکرر با وی گرفته و اجمالا اعتراف متهمین در مرجع تحقیق در مورد رابطه نامشروع و سایر قرائن و امارات علم آور برای اعضاء دادگاه که در پرونده موجود است مبنی بر اینکه متهمین با هم مراودات و تماس هایی داشتند، لذا بزهکاری آنان تحت عنوان رابطه نامشروع (غیر زنا) تعزیرا ثابت و محرز است و به استناد ماده 637 قانون مجازات اسلامی با احتساب ایام بازداشت قبلی هر یک از آنان به 99 ضربه شلاق تعزیری محکوم می‌گردد. نظریه اقلیت: صرف ارسال پیامک به نظر اینجانب رابطه نامشروع محسوب نمی شود و در پرونده، دلیل دیگری هم که مثبت بزه مذکور باشد ارائه نشده است. با سایر مفاد حکم موافق هستم و در خصوص ارتباط نامشروع معتقد به برائت هستم. مستشار دادگاه محمد باقر اسلامی پس از ابلاغ حکم به محکومین علیهما هر دو نفر به دادنامه اعتراض نموده که جهت رسیدگی به اعتراض پرونده به دیوانعالی کشور ارسال پس از ثبت در دبیرخانه پرونده به شعبه --- ارجاع گردیده است. عمده مطالبی که محکومین علیهما در لایحه اعتراضیه نوشته اند این است که هیچ دلیلی مبنی بر رابطه نامشروع وجود ندارد و برفرض رابطه در حد پیامک و جرم بودن آن مجازات مقرر در حکم مناسب نمی‌باشد. لایحه های هر دو محکوم علیهما در هنگام شور قرائت میشود. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای عباسعلی علیزاده عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمد دیو سالار دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر درخواست صدور حکم قانونی را دارد. در خصوص دادنامه شماره --- - 1393/02/08 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد.

رای شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به گزارش فوق الذکر، نظر به اقدامات انجام شده و تحقیقات به عمل آمده در مرجع انتظامی و دادگاه بخش محل الف. و نیز در دادگاه کیفری استان قسمت اول دادنامه در مورد تخریب و تهدید و توهین و نیز قسمت دوم، مبنی بر زنای محصنه و غیر محصنه با توجه به استدلال اقامه شده به استناد بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی کیفری تایید و ابرام می‌شود. اما قسمت سوم دادنامه رابطه نامشروع (غیر زنا) اکثریت اعضای محترم دادگاه آن را جرم و مستوجب مجازات دانسته و اقلیت (یک نفر) معتقد است که صرف ارسال پیامک، رابطه نامشروع محسوب نمی شود و معتقد به برائت متهمان شده است. به نظر می‌رسد نظریه اقلیت با توضیحات ذیل مصاب باشد. اولا هیچ دلیلی به غیر از پیامک ها وجود ندارد و مندرجات پیامک ها بر فرض ثبوت (خانم ب.پ. در لایحه تقدیمی چنین نوشته... هیچکدام از این پیامک ها را ارسال ننموده ام و از طریق سریال ثابت نموده ام. همسرم هنگامی در دادگاه ب. حضور یافت...) به کیفیت مطروحه، جرم دانستن آنها محل تردید است، لذا ملاحظه پیامک ها ضرورت دارد. ثانیا، در صورتی که نحوه پیامک ها طوری باشد که دلالت بر رابطه نامشروع نماید آیا شامل ماده 637 قانون مجازات اسلامی می‌شود؟ در ماده مذکور... که ذکر شده مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند... ارتباط پیامکی شامل تقبیل یا مضاجعه یقینا نمی شود و بر فرضی که جرم باشد، ماده قانونی که مجازات را تا 99 ضربه شلاق تعیین نموده است برای متهمان که دادگاه به 99 ضربه محکوم نموده مجازات با جرم ارتکابی تناسب دارد؟ علیهذا این قسمت از دادنامه به استناد بند 2 قسمت ب ماده 265 قانون آیین دادرسی کیفری نقض و رسیدگی مجدد به دادگاه صادر کننده رای منقوض محول می‌شود.

رئیس شعبه --- دیوان عالی کشور- مستشار

علی بابایی- عباسعلی علیزاده

منبع
برچسب‌ها