ارتباط تلفنی و ارسال پیامک به نامحرم

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/04/02
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: داشتن ارتباط تلفنی و ارسال پیامک عاشقانه به نامحرم مصداق بزه رابطه نامشروع مادون زنا است.

رای خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 1393/05/01 آقای ن. ی شکایت می‌نماید که: همسرش خانم س.ت با مردی به نام ع.م به مدت چهار سال است که از طریق تلفن و حضوری با همدیگر رابطه نامشروع دارند. در تاریخ 23 ماه رمضان هنگام احیاء و شب‌های قدر، مرد مذکور در عدم حضور بنده وارد منزل شده و مادرم و سایر همسایگان متوجه و نامبرده فرار نموده است. درخواست تحقیق و اخذ پرینت مکالمات تلفن همراه همسر و نیز تلفن همراه آقای... را کرده است. جانشین دادستان عمومی و انقلاب شهرستان... دستور می‌دهد مامورین دلایل و مدارک شاکی را اخذ و پرینت مکالمات شش ماه تلفن‌های همراه اعلام شده از مخابرات اخذ شود. در کلانتری از شاکی تحقیق می‌شود. مجددا شکوائیه خود را تکرار می‌نماید و اضافه می‌نماید: هنگامی که آقای م. وارد منزل او شده، مادرش و آقای ع. و شورای اسلامی شهر او را در هنگام فرار مشاهده و مادر شاکی نیز با آجر به طرف چپ خودروی فرد متواری زده است. از خانم... مادر شاکی تحقیق، می‌گوید: از خواب بیدار شدم، دیدم عروسم نیست، جهت پیدا کردن ایشان به حیاط رفتم، آقای... در بین درختان مخفی شده بود و پاهای ایشان را می‌دیدم، که شوهرم و بقیه را صدا زدم، که فرار نمود و سپس مشخصات فرد مورد نظر را بیان و در پایان اظهارات خود می‌گوید: با آجر به درب طرف شاگرد خودرو کوبیدم. (ص 3 - 4 پرونده) آقای... پدر شاکی نیز بیان می‌دارد که: آقای... را حین فرار با خودرو دیده است. (ص 5 ) آقای... نیز همین اظهارات مشابه را بیان می‌نماید. (ص 6 ) سپس ریز مکالمات تلفن‌های مورد درخواست واصل شده است.(صفحات 21 تا 7 ) از... فرزند... 20 ساله خانه‌دار، سئوال می‌شود تا در مورد شکایت شوهرش توضیح دهد؟ ج- من آقای... را از قبل از ازدواج با همسرم می‌شناختم و قبل از اینکه ازدواج کنم... به من یک گوشی داد و من بعد از ازدواج به هیچ عنوان از آن گوشی استفاده نکردم تا دو هفته پیش که قایمش کرده بودم درآوردم و روشن کردم و بهش زنگ زدم که گوشی را بیا ببر می‌خواهم پس بدهم و ایشان قبول کردند و گفتند صبح و ظهر نمی‌توانم بیایم و من قبول کردم شب بیاید، که او شب آمد و من از در می‌خواستم بدهم که ناگهان صدا آمد، فکر کردم پدر و مادر شوهرم بیدار شدند و من را هل داد و پرید رفت حیاط پنهان شد، دیدم خبری نیست، رفتم گوشی را بدهم که تو را به ا. برو که خالم بیدار شد. س: شما با آقای... چند سال است رابطه دارید؟ ج- چهار سال. (ص 23 ) از آقای الف... متولد... در مورد شکایت شاکی تحقیق، می‌گوید: شکایت شاکی را قبول ندارم. خانم... را نمی‌شناسم. فقط خط سیم کارت به شماره... را بنده گم کرده‌ام که ایشان پیدا کرده‌اند و با ایشان تماس گرفتم تا سیم کارت بنده را عودت دهد. ایشان نیز به تبع پیامک تحریک‌آمیز ارسال کردند و دو یا سه روز با همدیگر پیامک فرستادیم و این ارسال پیامک‌ها تقریبا یک هفته قبل از مورخه امروز 1393/05/04 بوده است. پرونده به شعبه اول بازپرسی ارجاع می‌گردد تا رسیدگی شود. (دستور ارجاع دادستان فاقد مشخصات و نیز امضا و تاریخ مقام ارجاع‌دهنده است.) در تاریخ 1393/05/06 در بازپرسی شکایت شاکی استماع می‌شود. شرح شکایت به شرح سابق است. از آقای الف. م. 37 ساله شغل مرغ‌دار، در بازپرسی تحقیق، می‌گوید: من گوشی خود را گم کرده بودم، خانم ت. خودش پیامک عاشقانه فرستاد و من هم جوابش را دادم. س: اگر شما آدرس وی را نمی‌دانید چرا در پیامک‌ها عنوان نموده‌اید که من پشت در شما هستم ؟ ج- ایشان می‌گفت که بیا تا تو را ببینم و من هم سر کاری این پیامک‌ها را فرستادم. س: شما خودتان متاهل هستید، چرا پیامک عاشقانه به هم می‌فرستید؟ ج- ایشان من را از راه بدر کرد و من جواب پیامک‌های عاشقانه وی را می‌دادم و در صحبت‌ها احوال‌پرسی می‌کردیم. س: شما 140 بار پیامک در یک روز ( 1393/04/24 ) با هم رد و بدل کرده‌اید، چه توضیحی دارید ؟ ج- ایشان پیامک می‌داد، من هم جواب می‌دادم. س: شما شب مورد نظر به خانه خانم نرفته‌اید ؟ ج -خیر، نرفته بودم. شب من مسجد بودم. من فقط پیامک فرستاده‌ام و کار دیگری نکرده‌ام. نه ایشان را می‌شناسم نه دیده‌ام. (ص 29 ) قرار وثیقه در مورد متهم صادر می‌شود. از خانم... در خصوص موضوع سئوال می‌شود. می‌گوید: قبل از ازدواج با... آشنا و او گوشی را به من داد، تا اینکه من ازدواج کردم. دو هفته پیش گوشی را روشن کردم،SMS مرتب می‌آمد، گوشی را خاموش کردم، با همسرم بیرون رفتیم، توی پارک ایشان اشاره می‌کرد یا دنبالمون می‌افتاد. یک روز تعطیل نیز همین کار کرد، مرا تهدید می‌کرد اگر یک شب باهام نباشی زندگی تو را به هم می‌ریزم، گفتند که امشب اگر در را برایم باز نکنی جلوی همه در روستا اسمت را فاش می‌کنم و من قبول کردم، که ایشان ساعت دو بود که آمد، ولی خدا با من بود که خاله‌ام بیدار شد. من حقیقت را گفتم، ایشان به زور تو شب بیست و یکم دست من را گرفت و به زور بغلم کرد، می‌خواستم داد بزنم، جلوی دهنم را گرفت و خدا نگذاشت بیشتر از آن کاری بکند. س: ارتباط شما در این مدت چگونه بوده است ؟ ج -قبل از ازدواج ایشان در ماشین به زور دست مرا گرفت و می‌خواست کار دیگری هم انجام بدهد، که داد زدم. ایشان در تبریز مرا به یک خانه برد و دست‌های مرا بست و به زور... و بعد ولم کرد و همینطور دهن مرا بستند که جیغ نزنم و اینکه کارشون را کردند ولم کردند. ما در تبریز شکایت کردیم. س: آیا دخول واقع شده بود یا خیر؟ ج بله، به زور از پشت دخول کرد. قرار وثیقه جهت متهم صادر می‌شود. هر دو به زندان معرفی می‌شوند. بازپرس قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه‌های کیفری استان صادر می‌نماید. دادستان با قرار موافقت می‌نماید. پرونده به شعبه سوم دادگاه کیفری استان ارجاع می‌گردد. وقت برای 1393/05/22 تعیین می‌شود. در وقت مذکور دادگاه تشکیل جلسه می‌دهد. خطاب به خانم... اگر شکایتی دارید بیان نمایید؟ جمن از کسی شکایتی ندارم. تجاوزی صورت نگرفته است. مطالبی را که خودم نوشته‌ام با تهدید شوهرم بوده است. س: گوشی موبایل ضمیمه شده به پرونده متعلّق به چه کسی است؟ج- گوشی همراه را در پارک ش. پیدا کرده بودم. در کنار درخت افتاده بود آن را برداشتم. وقتی گوشی را پیدا کردم شوهرم مشغول درست کردن ماشین بود. گوشی را به شوهرم دادم و شوهرم گفت گوشی را به شما داده‌اند. صاحب گوشی مدام زنگ می‌زد و شوهرم گوشی را برداشت و به حیاط رفت و بعدا نمی‌دانم خودشان جواب داده‌اند یا پیامک فرستاده‌اند یا نه، به هر حال از پدرم خواستند تا مرا به منزل خودشان ببرند. گوشی یک روز نیز در دست من نمانده است. س: اتهام شما رابطه نامشروع است از خود دفاع کنید؟ ج- من وی را نمی‌شناسم. س:خطاب به متهم...، شکایت شاکی و محتویات پرونده قرائت می‌شود چه می‌گویید ؟ ج- فکر کنم در بازار گوشی همراهم را گم کرده بودم، به گوشی زنگ زد و پیامک فرستادم نشانی را گفتم تا گوشی‌ام را پس بدهد. پیامک آمد که شوهرم فوت کرده و سی ساله هستم، بیا دوست شویم، سپس پیامک عاشقانه فرستادیم. با خانم صحبت تلفنی نیز داشته‌ام. بعدا شوهرش فهمید شکایت کرد. ماشین من پژو 405 است. من ادعای مادر شوهر و شوهرش را قبول ندارم. س: اتهام شما رابطه نامشروع است، از خود دفاع کنید ؟ ج- قبول دارم که چنین شده است، من اصلا مرتکب زنا نشده‌ام و وی را در این حد که عرض کردم شناخته‌ام. سپس با سپردن وثیقه هر دو متهم از زندان آزاد می‌شوند. در تاریخ 1393/07/08 در وقت مقرر دادگاه کیفری استان با حضور طرفین تشکیل می‌شود. آقای... مجددا شکایت خود را اقامه می‌نماید. متهم خانم... در دفاع از خود مطالب قبلی را تکرار و می‌گوید: اصلا آقای... را نمی شناسم. مطالبی را که گفته‌ام قبول دارم که من گفته‌ام، ولی عرض کردم که با تهدید شوهرم آن مطالب را گفته‌ام. خطاب به متهم...، اتهام شما رابطه نامشروع است، از خود دفاع کنید؟ ج- قبول دارم که پیامک فرستاده‌ام، پیامک عاشقانه فرستاد من نیز جواب عاشقانه دادم، کار دیگری نکرده‌ام. (شاکی) شوهر متهمه می‌گوید تقاضا دارم تا عیالم بگوید اگر گوشی را پیدا کرده است این لاشه سیم کارت چیست ؟ دادگاه خطاب به متهمه چه پاسخی دارید ؟ جمتهمه سکوت کرده و چیزی نمی‌گوید. بعد اظهار می‌دارد: عرض کردم گوشی را پیدا کرده‌ام، حال هر کس لاشه سیم کارت را پیدا کرده بگوید مال چه کسی است. پس از بیان دفاعیات وکیل متهم...، دادگاه آخرین دفاع هر دو متهم را اخذ و مبادرت به صدور دادنامه شماره --- - 1393/07/09 می‌نماید. حسب رای مذکور: دادگاه متهمین را از ارتکاب زنای محصن و محصنه تبرئه و با توجه به اظهارات متهمه در صفحات 23 و 32 پرونده و پرینت مکالمات ماخوذه که حکایت از تماس‌های تلفنی و ارسال پیامک‌های متعدّد بین متهمین داشته و ارائه لاشه سیم کارت مکشوفه از داخل بالش موجود در منزل توسط شوهر متهمه و نیز اظهارات متهم دائر بر ارسال پیامک‌های متعدّد عاشقانه، بزهکاری هر دو متهم را دائر بر داشتن رابطه نامشروع احراز و به استناد ماده 637 قانون مجازات اسلامی، هر یک را به تحمل 99 ضربه شلاق تعزیری و به استناد ماده 23 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 ، متهم الف. م را به دو سال اقامت اجباری در شهرستان ایذه محکوم نموده است. با ابلاغ دادنامه، هر دو متهم نسبت به آن اعتراض و تجدیدنظرخواهی کرده‌اند. خانم... بیان داشته: اظهارات مادر شوهرم کذب است. او از پسرش (شوهرم) حمایت کرده است. به دلیل قرابت، شهادت او از موارد جرح است. شوهرم خودش پیامک‌ها را ارسال تا دردسرسازی نماید. من اطلاعی از پیامک‌ها ندارم. بر فرض محال که موضوع صحت داشته باشد صرف مکالمه تلفنی و یا ارسال پیامک و نیز بالاتر از آن حتی قدم زدن در پارک به هیچ وجه رابطه نامشروع تلقی نمی‌گردد.آقای ب. ع.ش. وکیل آقای الف. م نیز در لایحه اعتراض بیان کرده که دادگاه در رای صادره به اظهارات خانم س.ت در صفحه 23 استناد کرده، در حالی که موکل ارسال پیامک از تاریخ 1393/05/04 را اذعان نموده است. موکل گوشی و سیم کارت را مفقود کرده است و خانم ت. نیز بیان کرده مطالب را با تهدید و ایراد ضرب گفته است. اظهارات مادر شوهر خانم س. ت. نیز کذب و خلاف واقع است. سپس پرونده را به دیوان عالی کشور و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای غلامحسین ذات عجم عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمیدرضا م. باقری دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر: با توجه به محتویات پرونده و استدلال مندرج در دادنامه و مستندا به ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری، عقیده به ابرام دادنامه دارم. در خصوص دادنامه شماره --- مورخ 1393/07/09 فرجام‌خواسته، مشاوره نموده و به اکثریت چنین رای می‌دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور

فرجام‌خواهی محکوم‌علیهما: 1 - آقای الف. م با وکالت آقای ب. ع.ش. 2 - خانم س.ت، نسبت به رای شماره --- مورخ 1393/07/09 صادره از شعبه دوم دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی، با توجه به محتویات پرونده و مدافعات طرفین، پرینت مکالمات تلفنی دال بر روابط نامشروع نامبردگان، موجّه تشخیص داده نمی‌شود. رای صادره مطابق با قانون و ادلّه موجود در پرونده اصدار یافته است. لهذا با رد فرجام‌خواهی، دادنامه فرجام‌خواسته به استناد بند الف ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392/12/04 ابرام می‌گردد.

رئیس و عضو معاون شعبه --- دیوان عالی کشور

دکتر علیزاده - غلامحسین ذات عجم

منبع
برچسب‌ها