نظریه مشورتی شماره 7/97/2288 مورخ 1397/08/14

تاریخ نظریه: 1397/08/14
شماره نظریه: 7/97/2288
شماره پرونده: 96-186/1-563

استعلام:

...

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

1- از بین بردن یا نقص دائم یا موقت موضوع ماده 708 قانون مجازات اسلامی 1392 شامل اقدامات درمانی که به طور موقت مصدوم را از استفاده از برخی حواس یا منافع خود محروم میکند، نمیشود. زیرا اقدامات پزشکی مورد سوال رابطه سببیت میان رفتار متهم و نتیجه حاصله را قطع نموده است.
2- قانون ابتدا برای قطع هر دست از مفصل مچ به شرط آنکه دارای انگشتان کامل باشد نصف دیه تعیین کرده است (ماده 635 قانون مجازات اسلامی 1392) و در ماده 638 همین قانون برای قطع دست دارای ساعد از آرنج اعم از اینکه دارای کف باشد یا نباشد، نیز نصف دیه تعیین کرده است و سپس برای قطع دست دارای بازو از شانه نیز همین حکم را مقرر کرده است چه آرنج باشد و چه نباشد. با این وصف دست از ناحیه آرنج تا مچ دارای دیه مقدر است و از بین بردن قسمتی از این عضو مطابق ماده 565 قانون یاد شده به همان نسبت دارای دیه است و مورد سوال از مصادیق ارش نیست زیرا حساب کردن دیه به حسب مساحت، خود نوعی دیه مقدر است.
3- مستفاد از ماده 564 قانون مجازات اسلامی 1392 این است که قانونگذار برای فلج کامل یا نسبی «عضو» حسب مورد دیه یا ارش در نظر گرفته است و کتف یا شانه در واقع عضو محسوب نمیشود، بلکه بخشی از دست محسوب میشود. بنابراین در فرض سوال که با وجود فلج کتف، بخشهای دیگر دست مانند آرنج و مچ دارای کارایی باشد، اطلاق عنوان فلج کامل دست بر موضوع صحیح نیست و موضوع از مصادیق فلج نسبی عضو (دست) و مستوجب پرداخت ارش است.
4 و 5- با توجه به پاسخ سوال سوم، پاسخ به این سوالات مشخص میباشد.
6- فلج، از کارافتادگی و شلل دارای معنای یکسان است و در فقه از شلل برای غیر از دست و پا نیز استفاده شده است و لکن در معنای حقیقی شلل، فلج شدن دست یا پا میباشد به نحوی که نتواند حرکت کند. واژه از کارافتادگی هرچند شامل دست و پا (شلل) نیز میشود ولی در ماده 571 قانون مجازات اسلامی 1392برای از کار افتادن سایر اعضا به کار رفته است. بنابراین فلج نیز از کارافتادگی عضو است.

منبع