مرجع صالح در تعیین مبلغ خسارت تاخیرتادیه

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/10/30
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: در دعوی مطالبه خسارت تاخیر تادیه محکوم به، دادگاه باید مبلغ استحقاقی خواهان تا زمان صدور حکم را مشخص کند و محول کردن احتساب و تعیین آن به دایره اجرای احکام، فاقد وجاهت قانونی است.

رای خلاصه جریان پرونده

شماره پرونده: --- شماره دادنامه: --- تاریخ: 1394/10/30

خلاصه جریان پرونده

به حکایت پرونده کلاسه --- شعبه هشتم دادگاه عمومی حقوقی اصفهان، آقای م. ب. در تاریخ 1392/12/25 ضمن تقدیم دادخواست به طرفیت آقای م. ر.ح. به خواسته «مطالبه تاخیر تادیه بابت اصل خواسته به استناد پرونده های کلاسه --- - 1098 ح 8 (دادگاه عمومی) و 870473 و 800213 شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان با احتساب خسارات دادرسی و نیز قرار تامین، علی الحساب مقوم به سیصد میلیون ریال و ادعای اعسار از هزینه دادرسی»;، اجمالا مدعی است که دادخواست تقدیمی پس از طی مراحل دادرسی از طریق مرجع رسیدگی تجدیدنظر منتهی به صدور رای به نفع او شده، لیکن چون، آن مرجع از بابت تاخیر تادیه اصل خواسته، در دادنامه های اصداری تعیین تکلیف ننموده است، لذا اتخاذ تصمیم قانونی شایسته بر مبنای شاخص بانک مرکزی (از تاریخ طرح دعوی) مورد تقاضا می‌باشد. دادنامه های شماره --- - 1303 - 85/12/15 استنادی (موضوع پرونده کلاسه --- - 1098 ح 8 شعبه هشتم دادگاه عمومی حقوقی اصفهان) مشعر بر اینست که دادگاه ادعای وارد ثالث (بابک آقاشاهی) را ثابت دانسته و خوانده ردیف اول آقای ربانی را به پرداخت مبلغ هشتاد میلیون ریال بابت اصل خواسته و مبلغ 1/551/000 ریال بابت هزینه دادرسی و همچنین... محکوم می‌نماید و در خصوص خواسته آقای ب. به طرفیت آقای ربانی دعوی مردود اعلام شده است. برابر دادنامه استنادی دیگر به شماره 363 - 87/8/5 (موضوع پرونده 870473 و 800213 )، رای تجدیدنظر خواسته شماره 1304 - 85/12/15 نقض و حکم بر محکومیت آقای م. ربانی به پرداخت مبلغ هشتاد میلیون ریال بابت اصل خواسته 1/551/000 ریال بابت هزینه دادرسی و دو میلیون ریال بابت حق‌الوکاله درحق آقای م. بابائی صادر و تذّکر داده شده است که پرداخت مبلغ مذکور «منوط به تخلیه محل مورد اجاره است... و عدم استحقاق آقای شاهی در مطالبه وجه رهنی حکم به بطلان دعوی وی صادر و اعلام می‌گردد...»;. به دستور دادگاه وقت رسیدگی تعیین و از طرفین دعوت به عمل آمده است. در جلسه دادرسی مورّخ 1393/06/09 آقایان علیرضا فصیحی‌زاده وکیل دادگستری و جواد پولادی کارآموز وکالت خود را به وکالت از آقای م. ر.ح. (خوانده معرفی کرده‌اند. دادگاه ابتدا در خصوص دعوی اعسار خواهان از پرداخت هزینه دادرسی رسیدگی و دادنامه شماره --- - 93/6/10 را مبنی بر پذیرش ادعای او صادر نموده است. در جلسه مورخ 1393/11/21 دادگاه خواهان، رسیدگی را بر وفق دادخواست تقدیمی، خواستار شده و اظهار داشته است که اصل طلب خود را هم از خوانده وصول نکرده است. آقای پولادی وکیل خوانده نیز ضمن اشاره به لایحه تسلیمی (به شماره 4629 - 93/11/21 ) در پاسخ سئوال دادگاه به اینکه موکّل شما وجه دین موضوع دادنامه را پرداخت کرده است یا نه؟ اظهار می‌دارد: «خیر تاکنون پرداخت نکرده است»;. وکلای خوانده به شرح لایحه مذکور اعلام می‌دارند: « 1 - حسب محتویات پرونده‌های 920/85 و 1098/85 این دادگاه محترم و دادنامه‌های صادره از همین شعبه در پرونده‌های مزبور و اظهار موکل، خواهان هیچ طلبی نداشته که بابت خسارت تاخیر آن، مطالبه وجهی نماید و اجاره‌نامه فی‌مابین صوری بوده و مستاجر حقیقی آقای بابک آقاشاهی (وارد ثالث در پرونده‌های استنادی یاد شده) بوده که به عللی از جمله مشکلات دارائی و در شرف ورشکستگی بودن و طلبکاران، از موکل می‌خواهد که در اجاره‌نامه به جای خود نام شاگرد خود یعنی خواهان، آقای م. بابائی را به عنوان مستاجر ذکر کند. درحالی‌که او هیچگاه طرف عقد اجاره نبوده و ریالی بابت رهن پرداخت نکرده و لحظه‌ای هم متصرف عین مستاجره نشده است. سپس به علت اختلاف حسابی که میان مستاجر قانونی و حقیقی و شرعی (آقای شاهی) و شاگرد یعنی خواهان رخ می دهد او بناحق هم از آن اجاره صوری و غیرحقیقی سوءاستفاده نموده خود را به عنوان مستاجر معرفی می کند تا بتواند است در اثر اختلاف حسابی که با مستاجرواقعی پیدا کرده به جای او مبلغ رهنی را از موکل دریافت کند... 2 - از شرایط مطالبه خسارت تاخیر تادیه موضوع ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی وجود «دین»; است. در حالی‌که... موکل هیچ دینی به خواهان نداشته است. میان موکل و خواهان هیچ رابطه استیجاری وجود نداشته و موکل هیچ وجهی از خواهان دریافت نکرده است. شهود قضیه در پرونده همین شعبه به کلاسه های استنادی 920/85 و 1098/8 (مطالبه و ملاحظه موارد استنادی در آن و نیز احضار گواهان و استماع شهادتشان مورد تقاضا است) گواهی داده اند که خواهان هیچ وجهی به موکل پرداخت نکرده است و اصلا اجاره‌ای در بین نبوده است. در اجاره نامه به طور غیر واقعی (صوری) به جای آقای بابک آقاشاهی نام شاگردش یعنی خواهان به عنوان مستاجر ذکر شده تا مستاجر واقعی از دست طلبکاران رهایی یابد و مبلغ رهنی را توقیف نکنند... 3 - اگر خواهان طلبی از موکل داشت و واقعا وجه‌الرهانه را به موکل پرداخته بود چرا بدون دریافت رهن مغازه را تخلیه کرده است؟... مضافا به اینکه اصلا خواهان هیچگاه مغازه را در تصرف نداشته است و اگر اجاره نامه صحّت داشت، ایشان باید مغازه را در تصرف می داشت که هیچگاه چنین نشده... 4 - از دیگر شرایط تعلق خسارت تاخیر تادیه مطابق ماده 522 مزبور، مطالبه داین و تمکّن مدیون و امتناع از پرداخت است. تحقق شرایط مزبور نه تنها محرز نبوده، بلکه خلاف آن مسلّم است...»;. نهایتا دادگاه ختم رسیدگی اعلام و دادنامه شماره --- - 1393/11/25 را به شرح آتی صادر نموده است: «دعوی خواهان، آقای م. ب. به طرفیّت خوانده، آقای م. ر.ح.، با وکالت آقایان علیرضا فصیحی زاده و جواد پولادی به خواسته مطالبه خسارت دیرکرد دادنامه شماره --- - 1387/08/05 شعبه یازدهم دادگاه تجدیدنظر اصفهان علی الحساب مقوم به سیصد میلیون ریال که به استناد دادنامه یاد شده، تقدیم گردیده، دادگاه، نظر به دادخواست تقدیمی خواهان و مستندات ابرازی که دلالت بر اشتغال ذمّه خوانده نسبت به خواهان می‌نماید و نظر به مسلّم بودن دین اصلی حسب دادنامه یاد شده و عدم پرداخت دین و اینکه دین وجه رایج بوده و عدم اثبات اعسار مدیون و عدم پرداخت محکوم‌ٌبه تا زمان حاضر بنابراین دعوی خواهان رابه نظر ثابت دانسته و مستند به مواد 198 ، 519 ، 515 و 522 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به محکومیت خوانده به پرداخت خسارت دیرکرد دادنامه از تاریخ صدور دادنامه --- /05 تا زمان پرداخت وفق شاخص اعلامی بانک مرکزی بابت اصل خواسته و مبلغ 175/000 ریال بابت هزینه دادرسی درحق خواهان صادر و اعلام می‌نماید...»;. رای صادره در نسخه پیش‌نویس «حضوری»; اعلام شده، لیکن در دادنامه تنظیمی وصف، «غیابی»; پیدا کرده است که مبتنی بر اشتباه می‌باشد. این دادنامه در تاریخ 1393/12/13 به آقای علیرضا فصیحی‌زاده ابلاغ گردیده و نامبرده در مورّخ 1394/01/10 به وکالت از آقای م. ر.ح. نسبت به دادنامه شماره --- - 1393/11/25 اعتراضی و با تقدیم دادخواست، مبادرت به فرجام‌خواهی نموده است. جهات اعتراض وکیل فرجام‌خواه برابر لایحه ثبت شده به شماره 1121 - 94/4/8 بوده و لایحه جوابیه فرجام‌خوانده نیز ضمیمه سابقه است. نهایتا پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و تحت کلاسه بالا در دستور کار این شعبه قرار گرفته است. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می‌ دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور

بر دادنامه معترض ٌعنه ایرادات زیر وارد است: 1 - میزان «محکومٌ‌به»; یا مبلغ استحقاقی خواهان تا زمان صدور حکم از بابت اصل خواسته مشخص نشده و احتساب و تعیین آن عملا به دایره اجرای احکام محّول گردیده است، که قابلیّت توجیه ندارد. 2 - به رغم آنکه، رای صادره حسب دلالت مندرجات قسمت ذیل پیش نویس آن «حضوری»; بوده لیکن اشتباها برابر دادنامه تنظیمی ،«غیابی»;، اعلام شده است (برگ‌های شماره 29 و 30 پرونده). 3 - در رای مزبور، زمان شروع محاسبه خسارت مورد مطالبه فرجام خوانده از تاریخ 1393/08/05 تعیین گردیده، امّا راجع به علت تعیین این تاریخ، توضیحی داده نشده است و ابهام وجود دارد. 4 - بنا به اظهار خواهان (فرجام خوانده) در جلسه مورخ 93/11/21 دادگاه، مشارٌالیه، اصل طلب خود را وصول نکرده و این امر مورد تایید احد از وکلای خوانده (فرجام‌خواه) نیز قرار گرفته است. اقتضاء داشت در خصوص علت عدم وصول آن، توضیحات خواهان استماع و نیز معلوم می‌شد که آیا متعاقب رای دادگاه نسبت به صدور اجراییه اقدامی به عمل آمده است یا نه؟علی‌ایحال تحقیقات انجام شده ناقص تشخیص و مستندا به بند 5 ماده 371 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه فرجام‌خواسته، رسیدگی مجدّد را بتجویز بند «الف»; ماده 401 قانون مرقوم، به همان شعبه صادرکننده رای منقوض ارجاع می‌نماید.

شعبه --- دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار

هادی عبداله پور - سیدحجت اله میرمجیدی

منبع
برچسب‌ها